سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
"روحانی رفت"؛ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!
محمدتقی فاضلمیبدی، از فعالان اصلاحطلب اخیراً در مقالهای در شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی که با عنوان "پیامدهای تأخیر در مذاکرات" منتشر شد، نوشته است:
"دولت هرگونه وعده اقتصادی منهای لغو تحریم بدهد آن وعده تحقق یافتنی نخواهد بود. از ساخت مسکن گرفته تا راه اندازی کارخانهها و... منوط به لغو تحریمهاست و این مساله کلید حل مشکلات اقتصادی کشور است. به نظر میرسد که همان سیاستی که آقای دکتر ظریف در وزارت امور خارجه در صحنه روابط، تعامل و مذاکره با دنیا دنبال میکرد باید همان رویکرد و روش در این دولت نیز پی گرفته شود. اگر بخواهد از آن روش عدول شود و رویکرد تازهای شروع شود، دوباره مدتها زمان میخواهد و وقفه میافتد که طرفین برجام زیر بار بروند یا نروند. ولی باید راهی برویم که در گذشته رفتیم و همان را ادامه دهیم نه اینکه مسئولان تازه روی کار آمده بخواهند راه جدیدی باز کنند و فکر کنند با فشار بیشتر میتوانند، موفق شوند."[1]
*آقای میبدی گویا در جریان نیستند که خود و دوستانشان در سال 92 همین حرفها را در گوش مردم زمزمه کردند و سپس آقایان روحانی و ظریف را در دامن رأی آنها گذاشتند...
و پس از 8 سال نتیجهای که از آنهمه مذاکرهخواهی افراطی و بزرگنمایی از تحریم به دست آمد؛ چیزی جز خفّت، معطلماندن ظرفیتهای کشور و ناکارآمدی نبود.
بر همین منوال نیز اکثریت مردم ایران در انتخابات 1400؛ تمامیت تفکر مذاکرهخواه و لیبرال را کنار گذاشتند و رویکردی دیگر را برگزیدند.
معالوصف به نظر میرسد آقای میبدی متوجه این تغییر ایّام نشدهاند و گمان بردهاند که هنوز هم سال 92 است!
همچنین ایشان گویا متوجه نیست که یکی از شئون رجال سیاسی؛ احترام به رأی مردم و گفتوگوی سمپاتیک یا انتقادی با آنها درباره رأیی است که دادهاند نه اصرار و الحاح بر راههای رفته و تکرار تجربههای تلخ...
***
قاتلی که به صحنه جرم بازگشت!
علمداران سیاهنمایی چگونه هر دستاوردی را در ذهن مردم تباه میکنند؟
حسین موسویتبریزی، فعال اصلاحطلب و دبیر تشکل موسوم به مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه در بخشی از یک مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی اظهار کرده است: بی اعتمادی موجود در جامعه تنها به دولت ارتباط پیدا نمیکند و بلکه کلیت ساختارهای تصمیم گیری نظام را دربر میگیرد. آن چیزی که برای مردم دارای اهمیت است این است که گفتار مسئولان با رفتار و عملکردشان همخوانی داشته باشد. نباید شرایط به صورتی باشد که مسئولان تنها شعار بدهند و به مردم وعده بدهند و سپس رویکرد دیگری در پیش بگیرند و برخلاف وعدههایی که به مردم دادهاند عمل کنند.
او همچنین با بیان اینکه مردم امروز نسبت به جریانهای سیاسی نیز بیاعتماد هستند، میگوید: مردم نسبت به کلیت ساختارهای تصمیمگیری کشور تا حدودی بی اعتماد شدهاند و این واقعیت غیر قابل کتمانی است![2]
*حکومت ایران حتی اگر بهترین و بینقصترین تصمیمات تاریخ را هم بگیرد و دستاوردهایی را ولو در حد حکومت امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) ارائه کند اما مردمش بیاعتماد خواهند شد... مادام که خواصی باشند که از بام تا شام در گوش مردم از ناامیدی و بیاعتمادی حرف بزنند و سیاهنمایی کنند!
بله! به مدد دولت دوستان آقای موسویتبریزی طی 8 سال گذشته؛ اعتماد مردم آسیب دیده است و این ساختمان مستحکم و پر آوازه که جلوهای از آن در تشییع پیکر به خون خفته سپهبد سلیمانی دیده شد؛ به قدر ذرهای دچار آسیب شده... اما این ضربه میتواند در اندک زمانی با مدیریت جهادی دولت و مردممداری دولتیان جدید ترمیم و بلکه محکمتر از گذشته شود. ولی ما با جریانی مواجهیم که مطامع خود را در "فتنه اقتصادی" میجوید و فتنه اقتصادی هم جز با درافکندن ذهن مردم در تباهی ناامیدی و بیاعتمادی محقق نمیشود.
و از همین روست که این افراد از بام تا شام مشغول سیاهنمایی و القای بیاعتمادی سراسری به مردم هستند و حتی زمزمه هم کردهاند که کاری کردیم که نظام اسلامی تا سالها نتواند این اعتماد را ترمیم کند!
شاهد مثال، شخص آقای موسوی تبریزی است که یک بار در بیانیه تشکل متبوعش به بهانه "فیلمهای زندان اوین" مدعی وجود تحقیر و بدرفتاری نظاممند چنددههای در زندانهای ایران میشود[3] و بار دیگر به بهانه اغتشاشات آبان98 نیز در بیانیهای مشابه ضمن خطاب قرار دادن مستقیم رهبر معظم انقلاب و با تأکید بر اینکه تجمعات آشوبگران نیازی به مجوز ندارد، گفته بود: مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، وظیفه شرعی خود می داند که مدیران ارشد جمهوری اسلامی را به بازنگری انتقادی در سیاستهای کلان کشور، شنیدن صدای مردم و تلاش در جبران کاستیها و عبور از لجبازیهای جناحی دعوت کند.[4]
ما این قضاوت را به عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم که مادام که امثال "حسین موسویتبریزی" علمگردانان سیاهنمایی و بیاعتمادسازی در کشور باشند؛ آیا حاکمیت خواهد توانست به ترمیم اعتماد مردم بپردازد یا خیر؟!
در اینجا یک هشدار به اتاق فکر دولت سیزدهم نیز ضروریست و آن اینکه تلاش برای ترمیم اعتماد آسیبدیده مردم بدون مقابله بصیرانه با این تریبونهای غلطگو و ناامیدساز؛ عملا هیچ فائده و خاصیتی نخواهد داشت.
***
1_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/321960
2_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/321972
3_ mshrgh.ir/1267543
4_ mshrgh.ir/816249